یاد داشت اول
ببخشید که گزارش های نمونه را دیرتر از وعده ام ( هر هفته یک گزارش) می گذارم. لابد، یک سر است و صد سودا. این هم گزارش نمونه ای از ایران روی موضوع ورزش و شعایر دینی.
یاد داشت دوم
می دانیم که دولت ایران با بی بی سی رابطه ای نداشته و ازنگاه
اطلاعاتی این شبکه را تحریم کرده است. به همین خاطر این گزارش از نگاه حرفوی
نامتوازن و ابتراست. زیرا اینجا نظر یک کارشناس و انتقاد عضو شورای شهر تهران آمده
و از عکس العمل حکومت خبری نیست. تا این حد درست.
اما این، امکان داشت که به
نقل از سایر رسانه ها عکس العمل و نظریات حکومت را هم نشر می کرد. درغیرآن گزارش
خوبی است با بسته بندی معلوماتی خوب و سنجیده شده.
متن گزارش
منبع: وبسایت بی بی سی
لینک: http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2010/08/100824_l07_iran89_sport_girls_football.shtml
"فوتبال دختران ایران؛ کلاه های گشاد یا مرزهای
جدید حجاب
تیم ملی
فوتبال نوجوانان دختران ایران با شکست برابر تیم ترکیه، در نخستین حضور بین المللی
خود، رتبه چهارم مسابقات المپیک نوجوانان را کسب کرد. (لید فقط بخشی از
گزارش را پوشش می دهد.)
کسب این
رتبه در میان شش تیم شرکت کننده، بحث درباره ارزشهای فنی حضور دختران فوتبالیست
ایرانی را کم ارزش می کند؛ اما در همین حال، موضوع لباسهای ورزشی این تیم،
بازتابی بسیار فراتر از میدانهای ورزشی داشت. (آیا فکر می کنید
که این دو مفهوم در عین پاراگراف به درست به هم آورده شده اند؟)
در سال های
اخیر، بارها از لباس های ورزشی اسلامی رو نمایی شده است، اما ظاهر شدن تیم دختران
ایران در میدانی بین المللی و ورزشگاهی که مردان نیز حضور داشتند، شکست روز اول و
آخر آنها برابر تیم ترکیه را به راحتی تحت شعاع خود قرار داد.
اکنون با
اتمام این بازیها، موضوع کلاه و لباس ورزشی این دختران، سوالات جدیدی را در زمینه
پوشش ورزشی زنان ایرانی به وجود آورده است.
چنانچه
حاضر شدن دختران ایرانی در برابر مردان خارجی، با کلاه هایی مشابه آنچه تیم دختران
ایران بر سر داشتند، مشکلی شرعی و قانونی نداشته است، آیا دختران و زنان ایرانی می
توانند از این پس با کلاه هایی مشابه در خیابان و برابر مردان ایرانی ورزش کنند؟ (سوال اساسی که در
لید نیامده است.)
آیا اکنون
زنان ایرانی می توانند با پوششی مشابه تیم فوتبال دختران، در خیابانها و ورزشگاههای
عمومی ایران فوتبال بازی کنند و یا به ورزشهای همگانی در اماکن عمومی بپردازند؟
حسن
شریعتمداری، پژوهشگر مسایل دینی، معتقد است که احتمالا حکومت اسلامی ایران، ظاهر
شدن دختران و زنان با پوششی مشابه آنچه دختران تیم فوتبال ایران بر تن داشتند را
در خیابان های داخل این کشور، نخواهد پذیرفت.
آقای
شریعتمداری می گوید: "از آنجا که ایران دارای حکومتی ایدئولوژیک است، مقامات
حکومتی خود را موظف می دانند که درباره تمامی شعائر و رفتارهای اجتماعی افراد و
مطابقت آنها با موازین ایدئولوژیک، تصمیم گیری کند."
او همچنین
معتقد است که نگاه مذهبی به مساله حجاب و پوشش زنان در ایران باعث شده است که
فدراسیون های ورزشی این کشور دو سیاست متفاوت برای ورزش بانوان در داخل و خارج
ایران اتخاذ کنند.
سیاست هایی
که در داخل ایران و بنابر جغرافیای بومی، گاه سهل و گاه سخت می شوند. اما در خارج
از مرزها و بر اساس قوانین بین المللی، نظیر آنچه فیفا برای دختران فوتبالیست وضع
کرده است، گاه بسیار متفاوتند.
"ترک موتور نشستن با دو چرخه سواری تفاوتی ندارد."
حجاب ورزشی
و ورزش زنان در اماکن عمومی ایران، موضوعی تازه نیست و در سالهای گذشته نیز تعریف
مرزهای جدید برای حضور زنان در میادین ورزش قهرمانی یا فراهم کردن امکانات برای
ورزش همگانی زنان، همواره میان جناح های مختلف سیاسی و مجامع مذهبی محل مناقشه
بوده است.
احداث و
اختصاص ورزشگاههای ویژه بانوان، طراحی لباسهای ورزشی برای تیم های اعزامی به
خارج از ایران و برگزاری مسابقات ورزشی زنان کشورهای اسلامی، از جمله اقداماتی
بوده است که در ایران و طی سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است.
در همین
حال، گاه انتشار تصویری از دوچرخه سواری یا اسب سواری یک چهره سیاسی زن به جنجالی
بزرگ تبدیل شده و گاه انتشار عمومی تصاویری از رقابت های دختران ایرانی در خارج از
این کشور، به محرومیتها و محدودیتهای جدید برای ورزش زنان انجامیده است.
در تازه ترین
مناقشه بر سر دوچرخه سواری زنان در ایران، گزارش ها از برخورد نیروهای انتظامی با
دختران دوچرخه سوار تهرانی حکایت دارد.
معصومه
ابتکار، عضو شورای شهر تهران، روز چهارشنبه سوم شهریور (۲۵ اوت) با انتقاد از
جلوگیری از دوچرخه سواری دختران، این پرسش را مطرح کرد که "میان نشستن زنان
بر ترک موتور سیکلت به همراه همسر یا اعضای خانواده شان و دوچرخه سواری زنان چه
تفاوتی وجود دارد؟"
به نظر می
رسد منظور خانم ابتکار وضعیت فیزیکی بدن زنان به هنگام قرار گرفتن بر زین موتور
سیکلت یا دوچرخه است که وضعیتی مشابه دارد. (آیا شما حق تبصره
را به گزارش نویس می دهید؟ کسی که از او نقل قول شده، آیا منظورهمین بوده؟ اگر
نبوده باشد، صحت گزارش و انتقال درست مفاهیم آیا صورت گرفته است؟)
خانم
ابتکار در گفت و گوی خود با خبرگزاری ایلنا می گوید: "نمی توان اعلام کرد که
زنان در مکانهای محدودی سوار دوچرخه شوند، چرا که اماکن محدود برای دوچرخه سواری
زنان وجود ندارد."
او همچنین
به استفاده زنان از دوچرخه به عنوان یک وسیله نقلیه در رفت و آمد های شهری اشاره
کرده و گفته است که "متاسفانه به دلیل برخوردهای غلط با این مساله، دوچرخه
سواری زنان به یک معضل سیاسی تبدیل شده و جوانان را دچار سرگردانیهای مضاعف کرده
است."
این عضو
شورای شهر تهران خواستار آن شده است که چنانچه موضوع دوچرخه سواری زنان با محدودیتهای
شرعی روبرو است، مراجع دینی درباره آن اظهار نظر کنند و فتوا و احکام آنها به نحوی
"صحیح" به جامعه منتقل شود.
اما وضع
استاندارهای قانونی و مذهبی برای پوشش ورزشی زنان در ایران، موضوعی نیست که مورد
"اجماع" تمامی مراجع تقلید و جناح های سیاسی این کشور قرار گیرد. (اینجا می مانم که
به عنوان نمونه دو نظر متضاد را بخوانم. اما حیف که ننوشته است. این یکی انتقاد
نیست، بلکه "خواست" من به عنوان خواننده پرسشگر است که باید اقناع شود.
حال، گپ ما بماند روی متن و هرچی که در دیگ است.")
از نظر
آقای شریعتمداری، با وجود اینکه بسیاری از کشورهای اسلامی البسه ورزشی مورد تایید
فدراسیون های جهانی طراحی کرده اند، در ایران، استانداردی در این مورد وجود ندارد
و نحوه پوشش ورزشی بانوان بنابر "توازن سیاسی" و "موازین بین
المللی" از زمانی به زمان دیگر تغییر می کند.
این
پژوهشگر دینی با توجه به تاریخچه مواجهه با پوشش ورزشی زنان ایرانی می گوید:
"هنگامی که اعتراضات توسط مراجع تقلید قم یا آیت الله علی خامنه ای (رهبر
ایران) بالا می گیرد، محدودیت ها برای پوشش ورزشی زنان هم بیشتر می شود."
به هر صورت
با بازگشت تیم فوتبال دختران ایران از المپیک جوانان، شاید فصل تازهای از مناقشات
بر سر حجاب ورزشی زنان در ایران آغاز شود.
در این
میان ممکن است نحوه حضور زنان ورزشکار در اماکن عمومی ایران تحت تاثیر نتایج این
اختلاف نظرها قرار گیرد و یا مرزهای نوینی برای ورزش همگانی زنان تعریف شود".