اول خودم گپ می زنم

این هفته گزارشی از روزنامه "هشت صبح" انتخاب کرده ام. سوژه این یکی حقوق بشر و عدالت انتقالی در افغانستان است. چرا این گزارش را انتخاب کرده ام؟

گزارش از واقعیت های تلخ با نقل قول ها پرده برمی دارد. درعین حال گذشته و حال را خوب پوشش داده است. موقف بی موقف دولت مرکزی و اهمال و برخورد و گریز کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان را به وجه پسندیده ای تلفیق کرده است. علت های قتل های دسته جمعی نیز به خوبی روشن است.

این گزارش اگر بیشتر با ارقام توجیه می شد، جالبتر بود. نقص های در ترجمه هم دیده می شود.


موزیم جنایات جنگی و جنگسالاران بر سراقتدار در افغانستان

منبع: شماره 419، سال چهارم، شماره مسلسل  953 شنبه 6 سنبله  1389

به نقل از کریستین ساینس مانیتور- بن آرنولدی 

ترجمه از : الف . تمکی

افغانستان- فیض آباد

او یک مرد خیلی بلند قد بود که کفش های گشاد و پیراهن آبی برتن می کرد. "سید حسین" در رشته تاریخ  تحصیل کرده و در مسجد نمازخوانده بود. به همین دلیل درسال 1979 به زندان انداخته شد. افراد تحصیل کرده ای مانند او کسانی بودند که با روی کارآمدن کمونست ها درسال 1978 به زندان انداخته شدند. این سال، سرآغازسه دهه بحران درافغانستان است.

اما برسر این مرد چه آمد؟ معصومه خواهراین مرد که حسین نام داشت، کفش های بزرگ بردارش را درمیان بقایای صدها فردی که در یک  گورجمعی در شمال شرق افغانستان مدفون شده بودند یافت و پیدا کردن این کفش های به این خانواده کمک کرد تا به یک فصل تاریک درزنده گی شان خاتمه دهند.

درمحل کشف گورجمعی دراین جا، درفیض آباد اولین موزیم جنایات جنگی افغانستان بنا شده است. این موزیم که درماه دسامبر افتتاح شد، سه شاخه دارد. هرشاخه نشاندهنده یک دهه ازسه دهه خونریزی درکشور است. شاخه هشتاد (اینجا به نظرم مترجم اشتباه ترجمه کرده است یا کار ویراستار اشتباه شده است. زیرا که مفهوم با قرینه سازگاری ندارد. بعدها خواهید خواند که این یکی باید "شاخه اول" باشد.) با چوکات عکس های کسانی که با حسین مدفون شدند، مزین شده و صندوق شیشه ای نیز برای آثارمدفون نشده ای آنها دراین مکان قرار داده شده است: کلیدها، جا نمازی، یک دندان طلایی، سکه وشانه ای سبزرنگ گل آلود. دوشاخه دیگر خالی اند و برجسته کننده بحرانی است که افغانستان پس از ورود به دوره جنایات افرادی که هنوز برای کسب قدرت می جنگند، با آن روبرو می باشد.

 بعضی ازاین جنایت کاران که بعداً بعد ازکمونست ها روی کارآمدند، کاملاً از صحنه کنارنرفته اند. درهمین حال، آقای حکمتیار پس ازسال ها جنگ در کنارطالبان، حالا با دولت آقای کرزی وارد گفتگو شده است.

حق داد شریفی، نماینده رسانه ها به دفترکمیسیون مستقل حققوق بشر افغانستان درفیض آباد می گوید: "شرایط درافغانستان هنوز فراهم نشده که چنین موزیم هایی ساخته شود، جایی که مردم بیایند واین موزیم توضیح دهد که این فرد قربانی کمونست ها یا آن  یکی دیگرقربانی گلبیدین حکمتیاراست. چرا که وضعیت امنیتی  خوب نیست." آقای شریفی هم چنین افزود:"ما اطلاعات را جمع آوری کرده و به دولت می دهیم. اگردولت توان داشته باشد می توان با این اطلاعات یک کاری انجام دهد."

هرچند این موزیم اصلاً برجسته کننده جنایات جنگی است که می تواند یک موضوع امن تربرای بحث باشد، اما این هنوزبیانگر یکی ازاولین تلاشها برای برانگیختن این بحث و آغازمناظره می باشد.

بازدید کننده گان بعضی مواقع به دفترشریفی می آیند و می پرسند که چرا این فاجعه اتفاق افتاد؟ این دفتربه آنها درباره تاریخ افغانستان وحقوق فعلی آنها برای این که اطمینان یابند چنین چیزی دیگر تکرار نخواهد شد، آموزش می دهد.

دفن گذشته

به شمول مقامات عالی رتبه درفیض آباد، هیچ کس موافق نیست که تمرکز برگوشه های تاریک تاریخ باید یک اولویت باشد. بازمحمد احمدی والی بدخشان می گوید:"هروقت یک سازمانی می خواهد که پروژه ای دراینجا داشته باشد یا دفتری بازمی کند، آنها باید روی فرهنگ، مسایل اجتماعی ومذهبی مردم تمرکزکنند نه فقط چیزهای بد." وی می افزاید که او درباره این موزیم  خیلی نمی دانست. او اخیراً جانشین کسی شد که ازاین موزیم حمایت می کرد.

دولت افغانستان پیام مختلطی درباره جنایات جنگی داده است. دولت درکابل درسال 2005 قانونی را از تصویب گذراند که جنایت کاران جنگی را از قدرت برطرف می کرد اما از آن چشم پوشید. سپس قانون سال 2007  همه ی طرف های درگیر را مورد عفو قرارداد.

جرگه صلح ماه جون که در باره نحوه معامله با شورشیان تشکیل شد، گروه های حقوق بشر را نگران ساخت که ممکن است  این جرگه دولت را تشویق کند که به قیمت عدالت  وارد روند صلح شود. هیات های شرکت کننده تصمیم گرفتند که ازگفتگوهای آینده صلح تنها جنگجویانی را خارج سازند که خارجی استند و با وابسته به تروریست های خارجی.

سیما سمر، رییس کمیسیون مستقل حقوق بشرافغانستان می گوید :" من آروز دارم یک موضع قوی و یک خواست سیاسی شدید برای عدالت دراین کشوربه وجود بیاید. من به طوری خاص به دنبال عدالت در برابرجنایتکاران نیستم، بلکه دنبال یک نوع پروسه علاج بخش استم."

خانم سمرمی گوید گروه (بهتر بود"تیم او یا"کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان"گفته میشد.) او تمایل دارد که یاد بود های بیشتری برای قربانیان بسازد؛ اینها به تازگی یکی را درهرات برپا کرده اند. خانم سمر منکر می شود که کمیسون مسقل حقوق بشرازمطرح ساختن قربانیان جنگساران فعلی ابا دارد:"برای ما جنایت، جنایت است، فرق نمی کند که چه کسی آن را مرتکب شده است."

پایان قربانیان

برای خانواده قربانی که درگورجمعی فیض آباد پیدا شده اند این موزیم جواب سوالهای درباره گذشته و احساس مجدد غم و اندوه را می دهد.

خانم معصومه حسینی زمانی را به یاد می آورد که یک دختر بود و به دیدن برادرش درزندان می رفت. او درآنجا نبود. که نگهبانان به او گفتند که حسین را به کابل منتنقل شده است. اما بعداً، زمانی که یک گروه رقیب به قدرت رسید و زندانهای کابل را خالی ساخت، حسین هنوزناپدید بود.

 صدها خانواده دراطراف فیض آباد به این باور رسیدند که عزیزان شان به رود کوکچه انداخته شده اند. اما هیچ کس مطمین نبود، تا این که یک خانه ساز در سال 2007 این گوردسته جمعی را کشف و کمیسیون حق بشر کار تخلیه آن را شروع کرد. خانم حسینی می گوید :"این خوب است که دوباره گورآنها بدانیم، حال ما می دانیم که آنها کجا استند. اما این درد ما را دوباره تازه می کند." او می گوید دنبال عدالت نیست. زیراکه هیچ کس قدرت آن را ندارد که عدالت را برپا دارد او(حسین) را برایش پس دهد. با این همه، بستگان قربیان نزد شریفی در فیض آباد مراجعه می کنند و خواهان عدالت استنند. شریفی:"ما به مردم توصیه می کنیم که این چیزها را برای همه اتفاق می افتد، اما تلاش داریم که اطمینان حاصل کنیم که دیگر درآینده اتفاق نیافتند. آنها این را می پذیرند. زیرا که دیگرچاره ندارند."