گپای درمورد پیشینه نویسی منابع
"پیشینه را چه طور بنویسیم؟ (1)
آوردن پیشینه لازم است. اما نویسندههای خوب کلی تلاش میکنند تا پیشینه را در بهترین جای مطلب جا بدهند. جا دادن مقدار زیادی پیشینه در بالای خبر خواننده را فراری میدهد؛ با این حال، اغلب به مقدار کمی توضیحات و پیشینه در همان بالای خبر نیاز است.
آیا خبر برای اولین بار رخ داده [مثلا تیم فوتبال ایتالیا (برای اولین بار) به تهران می آید] یا آیا خبر مربوط به واکنشی به اتفاقات پیشین است [وزیر امور خارجه گفت ایران در امور داخلی عراق مداخله نمیکند.]
یا آیا یک دادگاه بر پا شده است؟
در تمام این موارد باید قدری پیشینه بدهید. بنویسید که مثلا تیم فوتبال ایتالیا برای اولین بار است که دارد به ایران میآید؛ یا مثلا امریکا ایران را متهم کرده در امور داخلی عراق مداخله میکند؛ یا درباره اتهام توضیح و مجازات احتمالی توضیح بدهید. رمز موفقیت در آوردن پیشینه این است که در همان حالی که دارید داستان را روایت میکنید مقداری پیشینه و توضیحات در لابه لای آن اضافه کنید، نه این که یک تکه – مثلا چند پاراگراف پیشینه – را وسط خبر جا بدهید و جریان روایت را قطع کنید. [رویترزی ها اغلب میگویند پیشینه را باید لابه لای خبر ببافید.]
پیشینه را چه طور بنویسیم؟ (2) و پایان
پس از این که مهمترین و دانستنیترین بخش پیشینه را در آغاز خبر یا گزارشتان تزریق کردید، (به پیشینه را چه طور بنویسیم؟ (1) رجوع کنید)، می توانید به سراغ بخش عمیق تری از پیشینه بروید که برای درک مطلب تان لازم است.
برای آن دسته از روزنامهنگارانی که در نشریات متنی کار میکنند، اغلب بهترین کار این است که بخش اصلی پیشینه را لابه لای مطلبی که ماجرا را روایت میکند نیاوریم و آنرا جداگانه در «باکسهای اطلاعاتی» کنار مطلب بگذاریم. (صفحهبندیکنیم.)
با استفاده از یکی دو تا عکس کوچک، استفاده از عناصر گرافیکی یا قلم متفاوت میتوانیم کاری کنیم تا نگاه خواننده به این باکسها معطوف بشود. مثال: روزشمار تحولات مهم تاریخی؛ فهرستی از سؤوال و جوابهای کلیدی که موضوع را روشن میکند (FAQ)؛ آمار و ارقام پیشین و زندگینامه کوتاه افرادی که حالا خبرساز شدهاند. در حالی که دارید خبر یا گزارشتان را مینویسید به اطلاعاتی فکر کنید که میتوانید آنها را جداگانه بیاورید و از قطع شدن جریان روایی خبر یا گزارشتان جلوگیری کنید.
اما این نکته هم خاطرتان باشد: اصل خبر باید همچنان به اندازه کافی پیشینه داشته باشد تا خودش به تنهایی قابل فهم باشد. گاهی اوقات میتوانید جمله ای جایی داخل مطلب اضافه کنید که مثلا (به باکس اطلاعاتی رجوع کنید).
پشت گوش نیندازید
یادداشتهایی که طی صحبت با کسی برداشتهاید را تا هنوز جزییات مصاحبه از ذهنتان پاک نشده پیاده کنید – اگر بخواهید متن مصاحبه را بعدا از روی یادداشتها پیاده کنید، ممکن است بخشی از آن یادتان برود یا مصاحبه بی رنگ و لعاب از کار در آید.
چه کسی گفته؟
بهترین منابع آنهایی هستند که نامشان در خبر آمده است. منابع بی نام و نشان – حتی آنهایی که میگوییم «یک منبع آگاه» یا «یک مقام رسمی» به اندازه آنهایی که حاضر هستند نام خود را بیاورند اعتبار ندارند. اگر مجبور هستید نام یک منبع را نیاورید به خوانندگان بگویید چرا منبع تمایل نداشته نامش بیاید.
اگر بخشی از خبرتان را با اتکا به منابع ناشناس نوشتهاید، از خودتان بپرسید چرا چنین کردهاید. آیا یک منبع که حاضر است نامش را بیاورد میتواند این اطلاعات را تایید کند. اگر چنین است میتوانید این اطلاعات را به نقل از او بنویسید. از خود بپرسید آیا آماده هستید در دادگاه پشت منبع خود بایستید و از او دفاع کنید؟ منابعی که نامشان را میآورید بر اعتبار خبر شما میافزایند. منابع ناشناس بر شک و تردید میافزایند.
توی ( در، میان) لید گیر کردهاید؟
سعی کنید اول تیتر را بنویسید. این کار ذهنتان را متمرکز میکند.