ازهیاهوی این روزها به این نتیجه می رسم که زبان پشتو در افغانستان خوار هست و غریب. آنسو ترک با تحلیل حقایق، تیشه ای به دست گوینده گان این زبان می بینم که بن مایه این زبان را می شکند، تخریب می کنند و می دهند دم بخت نا بودی. همین حرفا باعث شد که تصمیم بگیرم هفته اینده نوشته ای دراین مورد داشته باشم. اخطار،اخطار و اخطار!

 دراین بحث، تعصب را، راه ندهید. من هم – به شیر مادرم قسم – تلاش می کنم که حقیقت را بنویسم و پشتو، را به عنوان یک زبان، اندیشه و حقیقت محض در نظر گیرم. برای من فرقی نخواهد که لالو چی بگوید یا پنجو! بل، مدارکی را ارایه می کنم که نشان دهد، پشتو زبانان این زبان را خوار نگه داشته اند. از سیاست زبانی و زبان سیاست، اهمال حامیان دوآتشه و اکادمیک این زبان خاطراتم را می گویم. از سیاست ناکام تعصب سیاسی – زبانی نیز شکوه ها / حکایت ها خواهم داشت. تا ان زمان اگه نظری داشتید، برایم بنویسید.