برگرفته شده از وبسایت دوش دوش(Dosh Dosh)

ترجمه از: احسان

یادداشت: اول که این مطلب را در وبسایت "دوش دوش" دیدم خیلی خوشحال شدم؛ شاید راهی باشد برای سر و سامان دادن وبلاگ من نیز. رفتم میان گزارش، اما، بیشتر به درد وبسایتی می خورد که تبلیغات تولیدی شرکت ها را انجام می دهند. کمی منگ ماندم که حالا چی؟

خیر، معلومات قدرت است، قدرت فراگیر و سامانه ای برای جذب هم. پس شروع کردم به ترجمه. حالا، اگر محتوای مقاله و قلم و ترجمه من به دل شما چسپید،بخوانید. اگر وبسایت تبلیغاتی ندارید، جای نگرانی نیست. می توانید عین راهنمایی ها را در وبلاگ ساده - چون مال من- عملی کنید. اما حتماً عمل داشته باشید؛ چه که "عالم بی عمل، چون زنبور بی عسل" ماند. بقیه را خود تان می دانید. تا فرصت دیگر و ترجمه بیش - بخش دوم- خوانا باشید و نظر ده.

                                                         ***

"نفوذکردن" تلاش برای رسوخ در مغز و در نحوه رفتار افراد معنی  شده است. این، درحقیقت توانی است که دیگران را با آن گرفتار، ترغیب به انجام کاری می کنیم. یا باعث به میان آمدن تغییراتی درکاری وحتی شخصیت کسی می گردیم.  
اگر بخواهیم روی فردی نفوذ کنیم، باید بدانیم که چه چیزی او را متاثیر می سازد. باید بدانیم که کدام عوامل تغییری در این فرد وارد کرده می تواند؟ یا این که  بیشتر به چه حساسیت نشان می دهد. پس اگر بخواهیم افراد و رفتارهای آنها را تغییر دهیم به قوه فشاری نیازمندیم.   
اما یک مشکل را به یاد داشته باشید. شما همه دان نیستید. از شخصیت همه افراد، هم اگاهی ندارید. تاریخچه زنده گی همه را نمی دانید و یا  از سوژه های دوستدار و نا خویشاند برای آنها معلومات ندارید.
در دنیای آن لاین، کاربران هم چون روح اند. آنها به آرامی به وبسایت شما می آیند و تنها عدد مجموعی"تعداد بازدید کننده گان" را به اندازه تعداد دیدارهایشان بلند می برند. از اینها اثری یا نظری برای شما باقی نمی ماند . راستی ، افرادی که به وبلاگ سرک می کشند کیهایند؟ چه کسانی محتوای وبسایت را می بینند و درمورد تولیدات شما نظر می دهند؟  
اگر جواب این سوالها را ندانید، چطوری روی این افراد نفوذ کنید و آنها را وادار به نظردادن نمایید؟ راه حل آن است که نمونه های عمومی رفتار و ایده بشر را پیدا کرده و آنها را تحلیل کنید. این نمونه ها نشان می دهند که عملکردهای کلی افراد بشر چگونه اند.
اگراین موضوعات را بدانیم درحقیقت کلید نفوذ روی دیگران را یافته ایم.لازم نیست که تک تک افراد را بشناسید تا بدانید که  کی، چی را دوست دارد و چی را نمی پسندد.
 دراین اواخر کتاب سوسن وینسچینک Neuro Web Design: What Makes Them Click را مطالعه می کردم.
این کتاب درمورد تاثیر آگاهانه یا نا آگاهانه عادات کاری آن لاین کاربران نوشته شده است.
برای من این نکته خیلی جالب بود. علاوه بران برخی ازاصول علمی درمورد تاکتیک های تبلیغاتچیان بازرگانی هم به میان آمده اند.  مطالعه این کتاب 130 صفحه ای کاری آسان است. زیرا کتاب برای افراد متخصص نه ، بلکه برای عامه نوشته شده است.
نوشته زیرین صرف شامل نظریات عمومی علم مغزشناسی و مرتبط با وبسایت ها  است. اما، برخلاف عنوان، این کتاب بیشتر مباحث مغز شناسی را در بردارد تا استفاده از وبسایت را.
 می خواستم بحث های عمیقتر این منبع را بیاورم؛ اما- بنابر ضرورت- این مطالب را انتخاب کردم. نکات زیرین راهنمایی های مفید و کارجور را جهت ارتقا و بهبودی وبسایت  ارایه می دارد. اول روی خلاصه کلام این کتاب، حرفهای خودم را هم اضافه می کنم. اما قبل از بحث وبسایت داری و کنترول بازدید کننده گان، می پردازم به نحوه کار مغز.
 
مدل مغز شناسی تریم : ما سه مغز نداریم تا یکی!

مدل مغز شناسی تریم را پاول مک لین درمورد چگونه انکشاف و تحول مغز در سال 1960 میلادی ارایه کرده بود. به مرورزمان این تیوری به عنوان نظریه و پارادایم قابل نفوذ و معتبری در میان مغزشناسان و روانشناسان جا باز کرد. آنطوری که از نامش پیداست، ما سه مغز داریم تا یکی. اینها قبل از قبل و درجریان سه مرحله زیر انکشاف یافته و روی هم قرار دارند.

1- مغز قدیمی/ ابتدایی 

  به نام های R complex’ or reptilian brain هم یاد می کنند. وظیفه اساسی این مغز محافظت از بدن می باشد. این بخش، محیط را ازحیث میزان تهدید و سلامت ارزیابی می کند. این یکی سلامت طبیعی - درونی عملکردهای را نیز کنترول می نماید. در عین حال مسوولیت عملکردهای اتوماتیتکی بدن چون ضربان قلب، هضمیت و حرکات غیرارادی و تنفس را هم به عهده دارد.

2- مغز میانی یا دومی

 نام دیگر این بخش (Limbic System or mammalian brain) است. این بخش خواستگاه  بروز احساسات، خاطرات و تمرکزحواس می باشد.  این جا، احساسات مثبت یا منفی شما تولید گردیده و ابراز می گردند. این بخش شامل (amygdala) است. مغز حیاتی مسوول ارتباط دهی حوادث و احساسات و (hippocampus) است. این بخش یاد آوری یاد داشته ها و انبار کردن معلومات درحافظه را نیز انجام می دهد.   

3- مغز جدید

Neocortex هم یاد می کنندش. این، بخش منطقی و تحلیلی مغز است. تحلیل های منطقی، مهارت های تفکر و پردازش کلامی و زبانی مربوط به این بخش می باشد. مطابق نظریه تریم، ما، تنها بر فعالیت های مغز جدید اشراف داریم. دوبخش دیگر ناخودآگاهانه بکار خود ادامه می دهند. اما این دو بخش، به صورت غیر قابل توصیف چالاک، زیرک، کارآمد و موثر هستند. مغزشناسان تخمین می زنند که مغز در هرثانیه 11 میلیون پیام را دریافت می کند. اما بخش فعال مغز ما تنها 40 پیام را در یک ثانیه پردازش می کند. بقیه پیام ها به وسیله بخش ناخودآگاه به صورت اتوماتیک بررسی می شوند.
بخش ناخودآگاه، قسمت خودآگاه را در تشخیص پیام های که باید روی آن تمرکز کند، کمک می کند. اما پروسه تصمیم گیری قبل ازهمه تحت تاثیر بخش ناخودآگاه مغز قرار دارد.

در زیر معلوماتی را می آوریم که با آنها می توانید هرسه بخش مغز فردی را روی وبسایت تان متمرکزکنید.

1-تعداد بازدید و نظریات را از زبان باز دیدکننده گان بیان کنید.

زمینه راحت و ارام گشت زنی و بازدید از تولیدات/ محتوای وبسایت تان را مساعد کنید. متوجه باشید که نظریات درصفحه تولیدات/ محتوای وبسایت انعکاس یابند. از بازدیدکننده گان بخواهید که حین ارایه نظر، معلومات بیشتر درمورد(جنسیت، نام، موقعیت و شغل) شان هم بدهند. این ترفند باعث می شود که بازدید کننده گان بیشتر روی وبسایت شما تمرکز کنند. مثلاً باز دیدکننده ای می نویسد:" 36 ساله، مادر، خانه و ازشهر بوستون."

اما چرا نمایش تعداد بازدید و نظریات بازدید کننده گان این قدر موثر است؟ هیچ چی. صرف سر همه چیزها در تاییدی بازدید کننده گان قبلی از محتوای وبسایت شما نهفته است. زیرا بازدید کننده گان جدید با توجه به نظریات با  قبلی ها تصمیم می گیرند. دراین حالت بخش ناخودآگاه مغز میانی، القا می کند که مانند دیگر بازدید کننده گان باید عمل شود.
اما باید  تعداد موارد بازدید و نظریات در صفحه نظریات به صورت اساسی و واضح  انعکاس یافته باشد. زیرا دراین صورت به  ذهن جدید، اجازه می دهد که با مرور به انتخاب و تایید سایرین، فکر کند و – به گمانش-  تصمیم گیری درست نماید. در حقیقت در این عملیه، بخش خودآگاه و ناخودآگاه وارد عمل می شوند. به همین خاطر برای منطقی نمودن نحوه فکر، انتخاب وتایید دیگر بازدید کننده گان از اطلاعیه ای درمورد مفیدیت تولیدات یا محتوای مقالات معتبرتر ثابت شده است.  

2- به زودترین فرصت به بیننده احساس لذت بدهید.

زمانی که می خواهید تولیدی را خریداری کنید، معمولاً به میزانی سرعتی که لذت استفاده ازتولید به مذاق شما داده شود، تحت تاثیر قرار می گیرید. به گونه نمونه برای این که میزان چشایی لذت مقدار پول (مبلغ کم اما فوری و زیاد اما دراز مدت) ازاشتراک کننده گان تست فهمیده شود از انها پرسیده شد که آیا 5 دالر فوری را ترجیح می دهند یا منتظر 40 دالر می مانند.
گزارش نهادMagnetic Resonance Imaging  نشان داد که زمانی مشتری منتظر دیدن تولیدی می باشد، بخش بالایی پیشانی پوسته مغز جدید هم مصروف اندیشیدن است. حالا، زمانی که فرد تصمیم ترک بخش حافظه را می گیرد، مغزمیانی شروع به کار می کند. این حالت نشان می دهد که بخش احساسی مغز میانی زمانی که می خواهد از تمرکز روی موضوعی دور شود، آغاز بکار می کند. شما می توانید ازین موقع استفاده کرده – به طورمثال- اگر تولیدی دیجیتالی ای را نتوانسته اید بفروشید یا مالی قرار است که به اثر فروش نشدن به جای دیگر فرستاده شود را در همین وقت بفروشید.

بیدار کردن این احساس صرف با کار"سریع"،"فوری" و" بدون وقفه" بخش مغز میانی ممکن است. پس بهتر است این کلمات یا عبارات مشابه آن را در روی صفحه وبلاگتان جای بدهید. مثلاً بگویید "برای خریداری و لذت بردن فوری از ...  اینجا کلک کنید."

3-بگذارید اول "مهمترین" ها انجام شود.

زمانی که واقعاً می خواهید تولیدی را بفروشید، باید آن را به عنوان اولین تولید درصفحه قرار بدهید. (دراول ستون یا ردیف.) مطالعه یک سایت تجارت انترنتی نشان داد که بازدید کننده گان 2.5 مرتبه بیشتر از سایر بخش ها به اول ستون ها و ردیف ها جذب می شود.
این ترجیح دهی به صورت ناخودآگاهانه صورت می گیرد. خودتان هم تجربه مشابه را در وبسایت تان عملی کنید. دلیلی بیش در کار نیست: هرچیزی که اول وارد فضا مغز شود،  به شکل ناخودآگاهانه، صفت "بهترین" را می گیرد. پس حتی اگرشرکت تجارتی ای هم نیستند و زیر مجموعه ای به حساب می آیید، تولیداتی را که می خواهید بفروشید، در مرحله اول بخورد مشتری بدهید. اگرمی خواهید میزان فروش تولیدی را افزایش دهید، اولین تولیدی که به فروش می رسد، همان است که برای اولین بار به چشم بازدید کننده برخورد می کند.

من در جریان بررسی های که از سایت های زیر مجموعه های شرکت های بازرگانی داشتم، به این نتیجه رسیدم که برنده رکورد فروش، تولیداتی است که بهترین پوشش را داشته اند. پس اگر تولید خاصی به فروش نمی رود، صدرنشین اش کنید تا میزان فروش آن نیز بلند برود.

4- خیال کمبودی را در ذهن بیدار کنید.

حینی که مقدار ماده خاصی محدود است، ازرش آن افزون به نظر می رسد. در این زمانها است که ما هر چی بیشتر از آن را می خواهیم. پس ازاین فرصت استفاده کرده و به دیگران بگویید که از این جنس در ذخیره گاه کمتر باقی است یا زمان برای تمام شدن تولید به سرعت می گذرد. این تاکتیک معمولی است که اکثر بازاریابان وخرده فروشان آن لاینی ازآن استفاده می کنند. مطمین باشید که تاکتیک کارا است. زیرا زمانی ازرش مواد و{وقت} را درک کنیم، احساس خوبی به ما رخ می دهد.

اما به یاد داشته باشید که طرز بیان کمبودی میزان تولیدات کارا و سرنوشت ساز است. فروشنده گانی را دیده ام که محدودیت را از طریق انحصاری کردن تولیدات به چند فروشنده اعمال می کنند. یعنی دایره را محدود می کنند. اصطلاح    "دایره داخلی" به معنی است که برای تولیدات شرکت های خاصی، ارزش قبل از فروش بتراشند. ارزش نادربودن تولید، زمانی افزایش می یابد که محدودیتی روی آن اعمال گردد.

5- با بخشیدن چیزی، معامله را سروسامان بدهید.

اگر فردی به شما چیزی می بخشد، حس ادا کردن قرض در شما بیدار می شود. تلاش می کنید درمقابل، برای فرد چیزی  ببخشید. پس همیشه این حس "قرضدار نبودن" را در وجود بیننده گان وبسایت/ شرکت زنده کنید. به گونه مثال می توانید سامانه های مفت اضافه ای ( اد- آن) ، کتابچه معلوماتی مفت، معلومات و مقالات بدون پرداخت را به آنها پیشکش کنید. داونلودهای بدون قیمت یا انتقال بدون عوض اموال نیز ازجمله این موارد می باشند.
اگر سهمی را به نفع مشتری کنار بیایید، آیا به این معنی است که ایمیل های زیادتری ازبازدید کننده گان دریافت خواهید کرد؟ این تحقیقات می گوید، آری. اما من پیشنهاد می کنم که شما هم تجربه ای را انجام بدهید تا درافزایش میزان بازدید کننده گان وبسایت شما کدام عناصر مهم است.
اگر ازتجربه خودم حکایت کنم، من بیشترین نظریات را از بخش "ابرازرضایت یا عدم رضایت از طریق ایمیل" یا" لغو ثبت نام ازلیست مخاطبان" دریافت می کنم. این درست زمانی اتفاق افتاد که من اول برای مشتریان اشیای مفت را درحین پیشنهادات بدیل عرضه می کردم. اما زمانی که در وبسایت، صرف برای آنهای که  بعد ازگشتاندن، خواستار ثبت نام می کنم، بصورت قطعی و طبیعی برخی عضویت شان را لغو می کنند یا هیچ عضویت نمی گیرند. حالا که درمورد موضوع مذکور فکر می کنم، به یادم می آید که کنار آمدن به نفع یکدیگر و بخشش چیزی به طرف، رول حقیقی در بلند بردن میزان دریافت جواب ها از سوی باز دیدکننده گان را دارد."